پدری برای اینکه به او نشان دهد چقدر دخترش را دوست دارد، احمق دخترش را لیسید. و سپس نوبت او بود که این احساس را به پدرش نشان دهد. و او تمام تلاش خود را کرد - خروس خود را با دهان و شکاف محکم خشنود کرد. خشنود به نظر می رسید و با دانه اش به لب های خیس او پاداش داد.
من می خواهم آن یکی را در صورتی به لعنت بگذرانم
میلنا، تو خیلی آن را می خواهی.
آنا تبدیل به یک خون آشام شد.
او زرق و برق دار است! من او را می خواهم!
پدری برای اینکه به او نشان دهد چقدر دخترش را دوست دارد، احمق دخترش را لیسید. و سپس نوبت او بود که این احساس را به پدرش نشان دهد. و او تمام تلاش خود را کرد - خروس خود را با دهان و شکاف محکم خشنود کرد. خشنود به نظر می رسید و با دانه اش به لب های خیس او پاداش داد.